رفتوآمدها رفته رفته بيشتر ميشود و گوشهبهگوشه خيابانهاي نزديك به حرم سيدالشهدا(ع) موكبها و مقرهاي عزاداري و پذيرايي از زائرين برپا ميشود؛ موكبهايي كه پير و جوان و زن و مرد در كنار يكديگر در آنها مشغول كارند و با عشق به سيد و سالار شهيدان براي پذيرايي از زائرين كار ميكنند. معمولا موكبها را چادري بزرگ تشكيل داده است كه در چارچوبي فلزي و محكم در جاي خود استوار شدهاند. گازهاي بزرگ براي طبخ نذري و ديگها و ملاقههايي كه در برابر هر موكب رديف شدهاند از صحنههايي است كه ديگر چشم رهگذران به آن عادت ميكند. از همان ابتداي خيابانهاي نزديك به حرم ميتوان هياهو و تكاپوي كاركنان هر موكب را تجربه كرد.
موكبها اما با نزديك شدن به اربعين حسيني بيشتر و بيشتر شده و فعاليتشان به نقطه اوج خود ميرسد تا حدي كه بيشتر فاصله نجف تا كربلا را كه مسير پيادهروي زائرين اربعين حسيني است پوشش ميدهند. البته شايد كمتر كسي بداند كه برخي از اين موكبهاي بين نجف و كربلا در باقي ايام سال ماوا و پناهگاه خانوادههايي است كه در اثر حمله داعش و جنگ در عراق آواره شده و خانه و كاشانه خود را از دست دادهاند. همين خانوادهها نيز در ايام عزاداري ماه محرم و اربعين حسيني ازجمله گروههايي هستند كه بهصورت جمعي و خانوادگي براي خدمترساني و كمك به زائرين پياده سيدالشهدا دست بهكار شده و زحمت ميكشند. اما طي سالهاي اخير بسياري از ايرانيها نيز در ميان اين موكبها ديده ميشوند؛ ايرانياني كه عشقشان به امامشهيدشان باعث شده تا از ايران امكانات لازم را به عراق برده و مكانهايي را براي راهاندازي موكبهاي موقت يا دائمي تهيه كنند. اين موكبها معمولا در زمان اربعين از شلوغترين و پراستقبالترين موكبهاي كربلا و مسير نجف هستند؛ موكبهايي كه عزاداريها و سينهزنيهايشان در كربلا داغتر از ديگر موكبهاست و حتي مراجعان عراقي زيادي را نيز بهخود جذب كردهاند. معمولا دستاندركاران اين موكبها براي آنكه بتوانند آنطور كه بايسته و شايسته است به زائرين خدمت كنند از مدتها قبل دست بهكار شده و با خانوادههايشان در آنجا مستقر ميشوند. تماشاي حال و هواي اين آدمها تجربه كم نظيري است.
- اولين موكب ايراني در تير 1075
محسن آخوندزاده يكي از كساني كه سالهاست در اين موكبها تلاش ميكند و مسئول هيئت خدامالحسين است. او درباره شكلگيري نخستين موكب ايراني در مسير نجف به كربلا ميگويد: «هيئت خدامالحسين از سال90 شروع بهكار كرد. ابتدا بحث مشاركت دانشجويان و سفر به عتبات عاليات در اين هيئت مطرح بود. طي سال 91 نيز براي عزاداري اربعين حسيني، 1500 دانشجو را به كربلا اعزام كرديم. اما در همين سال بود كه خلأ مكاني را احساس كرديم كه اختصاصا به زائران ايراني سرويس بدهد. از همان سال هدف ما اين شد كه بتوانيم موكبي را براي سال92 برپا كنيم. بعد از يك سال تلاش توانستيم براي برپايي نخستين موكب رسمي ايران مجوز بگيريم. اما متأسفانه با وجود تمام هماهنگيها باز هم برخي نهادها از خروج وسايل ما ممانعت كردند و وسايل در مرز نگهداشته شد. اما با همت دوستان و مدد سيدالشهدا توانستيم بالاخره خردخرد وسايل را از مرز عبود داده و نخستين موكب را در عمود 1075در سال 92 برقرار كنيم. » وي درباره حجم وسايلي كه براي راهاندازي اين موكب ايراني تهيه و ارسال كرده بودند ميگويد: «حولوحوش 10تريلي باربه مرز ايران و عراق فرستاديم و برا ي اينكه يك كار كامل انجام بدهيم چنين تدارك سنگيني را ديديم. وگرنه در اين مسير موكبهايي نيز داريم كه فقط به زوار چاي ميدهند اما موكب ما هم چايخانه 24ساعته داشت و هم آشپزخانهاي كه 10هزار پرس غذا براي صبحانه و 8هزار پرس غذا براي نهار تدارك ميديد.»
- كلنا عباسك يا زينب (س)
آخوندزاده درباره تجربه نخستين حضورش در موكبي ايراني در كربلا ميگويد: «آن سال احساس ميكرديم شديدا جاي يك نماد فرهنگي خالي است. براي همين يك سربند با شعار «كلنا عباسك يا زينب» را تهيه كرديم. چون آن سال دفاع از حرم حضرت زينب(س) بود. در نتيجه 400هزار عدد سربند تهيه كرديم. همچنين بحث حسينيه نيز مطرح بود براي برپايي نمازهاي جماعت و عزاداري و همچنين گروههايي را مهيا كرديم براي مباحث تبليغي. با اين محورها موكب ما در سال اول برگزار شد. عراقيها خيلي استقبال كردند. آنها خوشحال بودند كه ايرانيها بالاخره به برپايي موكبها ورود كردند. مردم ايراني هم وقتي ميديدند كه يكسري دوستان دانشجوي جوان اين كار را كردهاند تحتتأثير قرار ميگرفتند. براي ما اتحاد ايران و عراق مهم بود و پرچمهاي 2كشور را كنار هم افراشته بوديم.» خادمان موكبها بدون كمترين دستمزدي تنها براي عشق به سيدالشهدا، شبانهروز زحمت ميكشند كه اين بخشي از فرهنگ اربعين شده است. مسئول هيئت خدامالحسين ميگويد: «خادمان ما سال اول 120نفر بودند و با توجه به شرايط مكان ما كه زمين براي خودمان نبود و فضاي اسكان نداشتيم، فقط خدمات ارائه ميكرديم. ايرانيها تحتتأثير بودند و پرچمهاي ايران را از ما ميگرفتند بهخصوص كه تمام فضاها توسط دوستان دانشجوي هنر طراحي خاصي شده بوده و زوار جذب ميشدند. اين مجموعه زيرنظر بنياد فرهنگي تولا فعاليت ميكند. 2مجموعه ديگر هم هستند كه يكي خدامالعباس(ع) است كه در شهر كربلا فعاليت ميكند و از اول بحث اسكان زوار در شهر كربلا را دنبال كردند. ما 1500نفر را به كربلا برديم و بايد برايشان جايي را درنظر ميگرفتيم كه براي نخستين بار مدارس شهر كربلا را درنظر گرفتيم در نتيجه گروههاي خدامالعباس رفتند و مدارس را بازسازي و آماده كردند و ظرفيتها افزايش يافت و اكنون تعداد زيادي از زائران در آنها اسكان مييابند. امسال نيز 5مدرسه را آماده كرديم و زوار را بهصورت رايگان در آنها اسكان ميدهيم.»
- وقف براي امام زمان (عج)
سال 93 موكب خدامالحسين با همان اولويتهاي قبلي كارش را ادامه داد و از لحاظ كيفي و كمي ظرفيت را افزايش داد. تعداد خدام افزايش پيدا كرد و غرفههايي براي كودك اضافه شد. در اين غرفه، نماز و وضو را به كودكان آموزش ميدادند و با نقاشي و بازيهاي كودكانه آنها را سرگرم ميكردند. اما با همه اين موفقيتها نداشتن زميني ثابت باعث ايجاد مشكلاتي شده بود. آخوندزاده ميگويد: «بعد از پيدا كردن بانيان مختلف موفق شديم يك زمين 20هزار متري را خريداري كنيم كه وقف حضرت امام زمان(عج) شد و دوباره فعاليتهاي جهادي ما شروع شد و طي 2ماه گذشته 300نفر داوطلبانه رفتند و روي اين زمين كارهاي عمراني انجام دادند و هر كس هم حداقل 20روز در كربلا مانده و كار كرده است. حالا 2هزار متر ديوار كشيده و سازهاي به مساحت 700مترمربع آماده شده كه ظرفيت اسكان زوار را دارد. براي كودكان نيز 500متر فضا درنظر گرفتيم و يك حسينيه 1500متري درنظر داريم براي زيارت و نماز جماعت.»
- سقفي از جنس پلاستيك
موكبهاي اربعين جايي است كه خاطرات زيادي در آنها شكل ميگيرد. مكانهايي سرشار از همكاري و همدلي و همراهي. آخوندزاده از خاطراتش نيز با ما ميگويد: «سال گذشته حسينيه ما روباز بود و جاي اسكان نداشتيم. از خاطرات جالب اينكه چون شبهاي آخر فضاي اسكان در كل منطقه محدود شده بود زائرين خيلي درخواست داشتند كه شبها در همان حسينيه ما بمانند. ما هم به ناچار شبهاي آخر به مردم پتو ميداديم و در همان حسينيه بيسقف اسكان پيدا ميكردند و جالب اينكه يك شب مانده به اربعين همه خواب بودند كه ناگهان باران باريدن گرفت و ما مانده بوديم با اين مهمانان چه كنيم؟ در نهايت ناچار شديم روي همه زائرين پلاستيك بكشيم. نزديك به 400نفر خواب بودند و ما يك رول بزرگ پلاستيك را روي همه كشيديم. باران بهشدت روي اين پلاستيك ميباريد و صدا ميكرد و آب جمع ميشد. اما اين زائران اينقدر خسته بودند كه اصلا متوجه نشدند صبح كه بيدار شدند، ديدند كه چقدر آب جمع شده است.»
- سنگري از جنس گوني برنج!
وي در ادامه اين خاطرات ميگويد: «سال اول وقتي كه بارهاي ما در مرز مانده بود توانستيم يكي از ماشينها را آزاد كنيم. نيروها در زمين بودند تا كارها عقب نيفتد. نخستين ماشين كه رسيد ماشين غذا بود و از شانس ما ماشين پتو نيز آخرين ماشيني بود كه رسيد. شب اول جايي براي خواب نبود و سرماي هوا هم وحشتناك بود. بچهها از گونيهاي برنج بهعنوان پتو استفاده كردند و وسط بيابان با كمك اين گونيها خوابيدند. حتي يك نفر گونيهاي 20كيلويي برنج را روي خودش انداخته بود و ميگفت؛ سنگين است اما بهتر از سرما و باد است!»
اين مسئول موكب در پايان از احساسش حين و بعد از خدمترساني به زائرين ميگويد: «خودمان را خادم زائرين ميدانيم. يكي از دوستان ميگفت ميليونها زائر توفيق زيارت دارند و اينكه به اين زائران خدمترساني كنيم خود توفيق بزرگي است. در اين مدت ارتباطها و رفاقتهايي كه شكل گرفته محكمتر شده و قشنگترين و زيباترين خاطرات عمر ما روزهايي است كه در موكب خدمت ميكنيم.»
- رادیو اربعین افتتاح شد
رادیو اربعین از اواخر آبانماه با حضور رئیس سازمان صداوسیما و معاون صدا افتتاح شد. معاونت صدا به مناسبت نزدیک شدن به اربعین حسینی و به قصد پوشش اخبار و اطلاعات مربوط به راهپیمایی بزرگ این روز، رادیو «اربعین» را راهاندازی كرد.علاقهمندان میتوانند رادیو اربعین را از موج اف. ام ردیف 95.5 مگاهرتز و همچنین از طریق اپلیکشن تلفن همراه رادیو به آدرسiranseda.ir دریافت کنند.
نظر شما